بررسی سلامت روان در بیماران تومور مغزی
بیماری با توجه به نوع و شدت آن میتواند جنبههای بسیاری از زندگی افراد از قبیل ارتباطات بین فردی، عملکرد شغلی، باورهای معنوی و شیوه معاشرت را متأثر سازد. از طرفی یک بیماری جسمی به دلایل عدم امنیت، ناتوانی در کنترل امور و احساس تنهایی میتواند احساس غم، ترس، وحشت، نگرانی یا خشم ایجاد کند (سردار و همکاران، 1388). مغز به لحاظ نقش آن در کنترل اعمال، رفتار انسان و نیز اعضای درونی بدن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این ضایعات طیف وسیعی از بیماریها را تشکیل داده که از مشکلات مادرزادی تا عفونتها و ضایعات فضاگیر خوش خیم و بدخیم را در بر میگیرد که بدین لحــاظ از اهمیتی فوق العاده برخوردار میگردد. ضایعات بدخیم تومورال مغز به دو دسته تومورهای اولیه و متاستاتیک تقسیم میگردند. انسیدانس سالیانه تومورهای اولیه مغز در آمریکا 2/8 تا 3/8 در 100000 نفر و به همین میزان متاستاز مغزی گزارش شده است (وینگو و همکاران، 2000). با این حال، شایعترین تومور داخل جمجمه ای بالغین متاستاز مغزی میباشد (وین و همکاران، 2003)، به گونهای که یک پنجم تا یک چهارم بیماران سرطانی در اتوپسی دارای متاستاز مغزی هستند که دو سوم موارد آنها در زمان حیات بیماران علامتدار شدهاند (وین و همکاران، 2003). شایعترین تومور اولیه مغز گلیوما است که حدود 67-40 درصد تومــورهای اولیه را تشکیل میدهد که در مردها نیز کمی بیشتر از زنها دیده میشود (شهرزادی و همکاران، 1390؛ خاتمی و همکاران، 1387). براساس تقسیمبندی سازمان جهانی بهداشت، Low grade glioma حدود یک سوم از تومورهای گلیوم را تشکیل میدهد و یکی از نگرانیها و دغدغهها در این بیماران، بقای آنهاست (چامپلس و همکاران، 2010). در حال حاضر، در صورت تشخیص تومور LGG، درمان آن یکی از معضلات و مشکلات جراحی اعصاب است که با توجه به شیوع آن در هر جایی از مغز، سوالات زیادی در رابطه با مدیریت درمان این نوع تومورها مطرح شده است.
نفیسه گرشاسبی