بهبود کیفیت زندگی بیمارانMS (رویکرد روان درمانی)
بيماران مبتلا به بيماري هاي مزمن و ناتوان كننده همچون ام اس با مشكلات عديده ايي روبرو هستند. اين مشكلات شركت بيماران را در فعاليت هاي روزانه محدود نموده و در نتيجه سبب افزايش عوارض ثانويه ومحدوديت هایی در زندگي مستقل شان می شود ودر نهايت تأثير منفي بر كفيت زندگي آنها می گذارد. شروع بیماری ام اس اغلب سبب كاهش اوليه یاهمه جانبه كاركردهاي جسماني، اجتماعي و شناختي فرد مي شود و بر كفيت زندگي بيمار، خانواده و افراد نزديك او اثر مخربي مي گذارد .در طی دهه های گذشته، مفهوم کیفیت زندگی وابسته به سلامت اهمیت زیادی پیدا کرده و تلاش های فراوانی برای ارزیابی کمی و کیفی آن صورت گرفته است .بنا به تعريف سازمان جهاني بهداشت كفيت زندگي، درك افراد از موقعيت خود در زندگي از نظر فرهنگ، سيستم ارزشي كه در آن زندگي مي كنند، اهداف، انتظارات،استانداردها و اولويت هايشان است؛ پس موضوعي كاملاً ذهني بوده و توسط ديگران قابل مشاهده نيست و بر درك افراد از جنبه هاي مختلف زندگي استواراست . کیفیت زندگی یک ساختار چند بعدی شامل سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی است که به طور فزاینده ای به عنوان یک نتیجه مهم از مطالعات درحوزه سیاستگذاری های سلامت و همچنین اثربخشی مداخلات درمانی به رسمیت شناخته شده است.این در حالی است که کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس اغلب با شاخص های ناکارآمدی نورولوژیک اندازه گیری میشود .
پگاه پیران