تقوی بنیان بهداشت روانی
انسان تنها موجودی است که از دو بعد مادی و غیرمادی شکل گرفته است. این موجود یگانه چنانکه قرآن کریم به آن اشاره می فرماید، رشد خود را از خاک شروع کرده و مراحل مختلف تکامل را پشت سر گذاشته تا آنجا که روح خدائی در درون وی شکوفا شده و همراه و همگام با جسم به حرکت درآمده و با طی مراحل گوناگون صفات و ویژگیهایی همچون عقل، عشق و عواطف انسانی را از خود به مرحله ظهور و شکوفایی رسانده است.
آنچه همیشه ذهن بشر را متوجه خود کرده و در طول تاریخ او را به تلاش و تفکر واداشته است، معرفت نفس یا خودشناسی است. انسان در شناختن خود، گاه به راه درست و گاه به نادرست گام نهاده است. او هنگامی که خویشتن را در خویش جستجو کرده و با نور خدائی همراه با پیامبران هدایتگرش در این راه گام نهاده، به مقام نفس مطمئنه دست یازیده است، اما آن هنگام که غافل از خویشتن خویش بوده و با پیروی از نفس اما ره این راه را پیموده است، گمراه و سرگردان است.
ادیان الهی و از جمله اسلام، در طی قرون متمادی با القای نوعی طرز تفکر، زندگی فردی و اجتماعی میلیاردها انسان را در نقاط مختلف جغرافیایی اداره کردهاند و در حال حاضر نیز این کار را انجام میدهند. بررسی روشی که این ادیان در برخورد با انسان ها مورد استفاده قرار دادهاند و توجه به بعد اختصاصی در روان انسان ها که پذیرش این آموزشها را امکانپذیر ساخته است، میتواند منجر به کشف دستگاه روانشناسی خاصی گردد که اصول آن، در کارهای روزانه روانشناسی، رواندرمانی و بهداشت روانی به ما کمک نماید و تعریفی اختصاصی از انسان ایدهآل و جامعه ایدهآل به دست دهد. آموزشها و واقعیاتی که در این ادیان، مخصوصاً در دین اسلام وجود دارند، نشان میدهند که بشریت به طور نهایی، مذهب توحید را خواهد پذیرفت و ابعاد روانی او جز از این راه اشباع نخواهد شد. مذهب اسلام به موازات اعتقاد به اصالت روان و تلقی انسان به عنوان ترکیبی از عناصر شیمیایی و عاملی غیر مادی که به نام روح نامیده میشود، موجب هماهنگی بین این عناصر میگردد و به او حیات میدهد و مغز را به عنوان مرکز تعقل معرفی مینماید.
محسن محمدکریمی