توازن قدرت نظامی کشورها از منظر حقوق بین الملل
موازنه قدرت در فرهنگ لغات به معنی هم وزن کردن و سنجیدن دو چیز و برابر کردن آنها با هم آورده شده است. اما اگر قدرت را از دیدگاه هانس جی مورگنتا بررسی شودکه می گوید: سیاست در میان ملتها را مبارزه ای در راه قدرت می داند. وآقای عبدالرحمن عالم می گوید: قدرت به معنی توانایی عمل کردن خواستها به رغم مخالفت دیگران است. اما مورگنتا براین نظر است که دولتها در چهارچوب قدرت دارای انتخابهای سیاسی محدودی هستند که عبارتند از:
- حفظ وضع موجود (حفظ قدرت)
- افزایش قدرت
- نمایش قدرت
ممکن است کشورها به دلایل مختلف از جمله موازنه قدرت از سیاست حفظ وضع موجود پیروی کنند. چرا اینکه تنها راه جلوگیری از جنگ ایجاد نوعی سیستم موازنه قدرت می باشد و رئالیستهای سیاسی هم براین اعتقاد بوده اند که موازنه قدرت برای حفظ سیاست وضع موجود ضروری است و لذا درباره موازنه قدرت نظرها و تعاریف متعددی ارائه شده است برخی آرا به صورت تغییر شکل توزیع قدرت و یا مکانیسمی خودکار در سیاست بین الملل و همچنین بر وضعیت موجود، ایجاد تعادل و یا عدم تعادل مطلوب و مناسب می گردد، تعبیر و تفسیر کرده اند. این مقوله هنگامی مطرح می شود که دولت یا دولتها سهمی افزونتر از قدرت را در نظام بین الملل می طلبند به گونه ای که چنین فرآیندی باعث برهم خوردن سیستم توزیع قدرت در سیاست بین المللی یا منطقه ای شود. ممکن است بعضی از دولتها افزایش قدرت دیگران را تهدید ی نسبت به امنیت و استقلال ومنافع خود تلقی کرده، برای برقراری مجدد موازنه قدرت به اقدامات نظامی یا دیپلماتیک دست بزنند.
کاظم سعادت